فصلنامه پاژ 42
سنگی بر گوری
دکتر محمّدجعفر یاحقی
پاژ همیشه آیندۀ دور را میدید و قرار نبود که به جریانهای زودگذر بپردازد، امّا بعضی مسائل که تصور میشد زودگذر و رفتنی است گاهی چنان جا خوش میکند که اندک اندک تبدیل میشود به امری ثابت و پایدار که دستِکم اثرات آن میتواند تا دههها و سدههای بعد هم باقی بماند. وقتی هم چیزی یا موضوعی این قدر پایدار شد، در بدنۀ سنّت قرار میگیرد و به امری تاریخی بدل میشود.
نزدیک به دو سال پیش که گفتند در یوهان چین یک بیماری همهگیر پیدا شده که تمام شهر و کمکم کشور چین را در بر خواهد گرفت، چه کسی فکر میکرد که به این زودی؛ یعنی ظرف کمتر از دو سال بتواند عالمی را به زانو در بیاورد و بهعنوان مهمترین مسئلۀ جهان همیشه و در همة کشورها سرعنوان اخبار قرار گیرد؟ چه کسی میتوانست تصور کند که در کشوری مثل ایران روزانه صدها تن و اگر اندکی به آمارهای رسمی بدبین باشیم در همین تابستان، بیش از هزار نفر به کرونا جان میبازند و جانباختگان و جانبازان کرونا هم روزانه سر به هزاران تن میزند؟ اگر بخش بیشتر این ضایعات را به پای بیتدبیری و حتّی غرض و مرض مسئولان کشور هم بگذارید، بخش کمتر آن واقعیتی است که انکار آن چیزی از سادهانگاری و زودباوری شخص نمیکاهد. آخر این فاجعه نه مرز سِنّی میشناسد و نه مرز لیاقت و اسم و رسم و کارآمدگی. این همه هنرمند و دانشور و نیکوکار و خیراندیش و دانشمند و معلّم و استاد و استادکار و آدم بهدردبخور و کاراندیش که هر روز به خیل رفتگان میپیوندند و به سنگی و تاریخی بر گوری تبدیل میشوند، کم اتفاقی نیست.
.[1] استاد دانشگاه فردوسی و مدیر مؤسسة خردسرای فردوسی.