قربان زخمه های تو خون پاش و نغمه ریز
قربان زخمههای تو خون پاش و نغمهریز
تار نغمهریز خراسان هم از نوا افتاد و دیگر نمیتوانیم گفت: «دست و کنار و زخمۀ عثمانم آرزوست».
مرد هنر و خیر و مدرسه و دوتار عثمان محمدپرست هم جاودانه شد و صفای دل و صمیمیت و هنر را با خود برد. پنجههای ثمرسوخته و زخمه زن او با سیمهای دوتار بدرود گفت و جهانی بسیار بزرگتر از خراسان را سوگوار کرد.
اندوه کمبود او را به خانوادۀ هنر خراسان و ایران و دودمان به غم نشستۀ عثمان و اهالی نجیب و هنرپرور خواف تسلیت می گوییم و برای روان تابناک و صفا کیشش در کنار فرشتگان عالم بالا رامش و آرامش آرزو داریم.
(مؤسسۀ فرهنگی خردسرای فردوسی)
نظر شما