یک ضایعۀ دیگر
بعد از فرانکلین لویس نوبت به یوهانس دبروین رسید. آنجا مولوی از پی سنایی آمده بود و این جا سنایی شناس از پی مولوی شناس رفت. با رفتن دبروین J.P.T.De Bruin ایران شناس هلندی یکی دیگر از ستون های ادبیات شناسی فارسی فروریخت. دبروین بی گمان در شناخت ادبیات کلاسیک فارسی در غرب سرآمد بود. دانشنامه ها و مجموعه های تاریخی در مورد ایران و اسلام به او چشم دوخته بودند. هر جا نام سنایی به میان می آمد همه نگاه ها به او متوجه بود. چند سالی بود که به علت کهولت و بیماری عملا پا از میدان کنار کشیده بود اما سایه او بر سر همه بود و نامش به همگان امید می داد.
دانشگاه فردوسی این افتخار را داشت که در مجلس بزرگداشتی که چند سال پیش در دانشگاه لیدن به قصد تجلیل از کوشش های ماندگار او برپا شده بود مشارکت و از خدمات او در راه گسترش و شناخت ادبیات فارسی سپاسگزاری کند.
جای او در مطالعات ایران شناسی و به ویژه در قلمرو ادبیات و عرفان فارسی خالی خواهد بود.
محمدجعفر یاحقی
مدیر مؤسسۀ خردسرای فردوسی و قطب علمی فردوسی و شاهنامه
نظر شما