سخنرانی دکتر یاحقی در فرهنگستان ادب فارسی
سخنرانی دکتر محمدجعفر یاحقی
به مناسبت روز بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی
شاهنامه بانک مرکزی زبان فارسی است
محمدجعفر یاحقی، مدیر مؤسسه خردسرای فردوسی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، سخنان خود را با شادباش همنشینیِ «زبان فارسی» و «حکیم ابوالقاسم فردوسی» آغاز کرد و گفت: چه نامی زیبندهتر از آنچه حاصل کنار هم نشستن این دو عبارت به میمنت و خجستگی است.
زبان فارسی با چتر فراگیری که در منطقه و فرامنطقه ایجاد کرده یادگار گذشتگان و عامل پیوند دلهای ما با اهالی این مناطق بزرگ است. من بر ایران جغرافیایی تآکید نمیکنم و ایران فرهنگی مرادم است که هند و چین و آسیای مرکزی و قفقاز تا سواحل مدیترانه را دربرمیگیرد. بر رأس این چتر جغرافیایی، شاهنامه است که ما را به جهان متصل میکند.
شاهنامه فرخندگی دیگری هم دارد و آن پیونددهندگی دو پله از فرهنگ و تمدن آریایی است؛ بخش پیش از اسلام و بخش پس از اسلام به گونهای که شاید اگر فردوسی نمیبود و اهتمام او با بخشی از فرهنگ خود و کیفیتی که در گذشتهها بدرود گفته بودیم.
محمدجعفر یاحقی همچنین با اشاره به این که زبان فارسی در قالب شاهنامه تلطیف و ملایم شد و درواقع سایش پیدا کرد و نرم شد از نقش و تأثیر این نرمی و ملایمت در گسترش این زبان گفت و افزود: تمام ادبیات پس از شاهنامه به نحوی روشن تحت تأثیر کردار شاهنامه قرار گرفت. یاحقی ادامه داد: چنانچه میدانید پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در ایران عمر درازی ندارد و روزی که برای اولین بار در سال ۱۳۷۷ در مرکز خراسانشناسی در مشهد وابسته به آستان قدس رضوی نخستین جلسه بزرگداشت فردوسی را برگزار کردیم هنوز به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی نرسیده بود و من بسیار سرفرازم که امروز در سراسر کشور صدای فردوسی و شاهنامه به گوش میرسد و نه فقط در سراسر کشور که در سطح جهان و این باعث سرافرازی است و ما سپاسگزار اهتمامکنندگان و به خصوص فرهنگستان هستیم که این چتر فراگیر را گشودند و إنشاءالله گشودهتر هم خواهد شد.
او با بیان این که اگر فرهنگ آریایی را درختی تناور در نظر بگیریم، درختی با ریشههایی در گذشتههای دور، تنه آن میتواند شاهنامه باشد و شاخههایش جلوههایی از زبان فارسی چه در زمینۀ نثر و چه در زمینۀ نظم ادامه داد: این تمثیل خود بارها در شاهنامه آمده است. شاهنامه تنه این درخت است. زبان فارسی در شاهنامه شکل و هویت و معنا پیدا کرد و تبدیل به زبان ادب و ادبیات شد. فارغ از این که پیش از آن بسیار چیزها بوده است و صدها کتاب نظم و نثر وجود داشته اما آنچه امروز در اختیار داریم همین تنۀ درخت و باقی شاخهها بر همین تنه روییده است. تأثیرات شاهنامه به وضوح در متون مختلف فارسی مشخص کنند و بسیاری از کتابهای ما به شدت تحت تأثیر شاهنامه بودهاند. به خصوص متون تاریخی که به سمت حماسه رفتند و این تأثیری بسیار مهم است. ضمن این که ما متنهایی در زبان فارسی داریم که به کل فراموششان کردهایم.»
یاحقی با اشاره به تمثیلی دیگر افزود: «شاهنامه به مثابه بانک مرکزی زبان فارسی است و همۀ سرمایهگذاریهای اولیه زبان فارسی در شاهنامه موجود است و همۀ نسوج و نقدینگی زبان فارسی باید در آن جستوجو شود».
یاحقی همچنین با اشاره به این که متأسفانه در سالهای گذشته برای برخی تصویر موهومی پدید آمده که گویی شاهنامه تنها متعلق به جریانی خاص است و با فرهنگ اسلامی و فرهنگ دورۀ جدید همخوان نیست به انتقاد از روندی پرداخت که آن را از یک سو «شاهنامهگریزی» و از سوی دیگر تصور در تضاد بودن شاهنامه با اسلام دانست و افزود: با پیوند مبارک بین ایران و اسلام، زبان فارسی به عنوان بازو و دست راست اسلام در شبهقاره عمل کرد و از طریق شاهنامه بود که زبان فارسی در نقاط گوناگون گسترش پیدا کرد.
نظر شما